خدایا
تشریه باران
دیرم
به لبام جانم
بغال کن
تن سوزانم را
رقع کن
از غفت جانم را
بی پناهم و یه هم نفس در این غفت نوری ندار دارسان
با سوت چه خورشیدم ولی بی سوت چراقی لیم جانم
حرام قلب بیقرارم
گمانم ساخل توی دریا توی
هر جا منم
هلجا توی
با تو به فردا
میرسه حایان این شبها توی
بی برش دارم از تو دارم
موسیقی
با
برم من
گم شدم در دل شب آغاز این فاصله خام
موقع من روشن کنم شم
راقع
تاریک من را
ای تو تنها یا برم من
بی پناهم و یه هم نفس در این غفت نوری ندار دارسان
با سوت چه خورشیدم ولی بی سوت چراقی لیم جانم حرام قلب بیقرارم
گمانم ساخل توی دریا توی هر جا منم
هلجا توی
با تو به فردا
میرسه حایان این شبها توی
برم برش دارم از تو دارم