یکی بود یکی نبود
یکی آشق بود یکی نبود
یکی واسه یکی جنب میداد
ای خدا داده بیداد
یکی جز اون یکی کسی نداشت
اون یکی اونا روست نداشت
یکی اسم یکی آهک میکرد
اون یکی اولاده که میکرد
زیره ی آسمون رنگی
آخه تا کهی درنگی
یکی نبودش رسم دلای سنگده
یکی دلش بیقرار بود اون یکی سر قرار بود
یکی هر روح میشد دیوونه تر ای خدا شدم در به در
یکی بس اون یکی دعا میکرد اون یکی میگم بس اونن
یکی دنیا را بی اون نداشت اون یکی اونا جا میذاشت
زیره ی آسمون رنگی آخه تا کهی درنگی
یکی بود یکی نبودش رسم دلای سنگده
یکی بود یکی نبود یکی عاشق بود یکی نبود
یکی واسه یکی جوی میداد ای خدا تاده بیداد
یکی جز اون یکی کسی نداشت اون یکی اونا دوست نداشت
یکی اسم یکی ها حکم میکرد اون یکی اونا دکم میکرد
زیره ی آسمون رنگی آخه تا کهی درنگی یکی بود یکی نبودش رسم دلای سنگده
Đang Cập Nhật
Đang Cập Nhật
Đang Cập Nhật