ĐĂNG NHẬP BẰNG MÃ QR Sử dụng ứng dụng NCT để quét mã QR Hướng dẫn quét mã
HOẶC Đăng nhập bằng mật khẩu
Vui lòng chọn “Xác nhận” trên ứng dụng NCT của bạn để hoàn thành việc đăng nhập
  • 1. Mở ứng dụng NCT
  • 2. Đăng nhập tài khoản NCT
  • 3. Chọn biểu tượng mã QR ở phía trên góc phải
  • 4. Tiến hành quét mã QR
Tiếp tục đăng nhập bằng mã QR
*Bạn đang ở web phiên bản desktop. Quay lại phiên bản dành cho mobilex

Whale 52 Hertz

-

Đang Cập Nhật

Tự động chuyển bài
Vui lòng đăng nhập trước khi thêm vào playlist!
Thêm bài hát vào playlist thành công

Thêm bài hát này vào danh sách Playlist

Bài hát whale 52 hertz do ca sĩ thuộc thể loại The Loai Khac. Tìm loi bai hat whale 52 hertz - ngay trên Nhaccuatui. Nghe bài hát Whale 52 Hertz chất lượng cao 320 kbps lossless miễn phí.
Ca khúc Whale 52 Hertz do ca sĩ Đang Cập Nhật thể hiện, thuộc thể loại Thể Loại Khác. Các bạn có thể nghe, download (tải nhạc) bài hát whale 52 hertz mp3, playlist/album, MV/Video whale 52 hertz miễn phí tại NhacCuaTui.com.

Lời bài hát: Whale 52 Hertz

Lời đăng bởi: 86_15635588878_1671185229650

چهل سال با موی جوگندومی
چهل سال روی فرکانس دل
چهل سال دارم صدات میکنم
چهل سال سردرگم مزمهل
رو پشواکم واج پنجاه و دو
صدام برمیگرده به سمت خودم
کسی که نمیخواد منو بشنوه
چرا واید حتما نهنگ میشدم
چهل سال چشم انتظارم فقط
سفید طلوع و کبود قروب
فرکانسمو میفرستم برات
چهل سال که از شمال تا جنوب
چهل سال کم نیست یه عمر ببین
چهل سال واسه خیلی ها کیمی هست
چهل سال تو نپتون بحاره
ولی من اینجا هنوز ریشه هم تو هواست
یه عمر خودم رو کشیدم به دوش
کمر خم شد از وزن روشونه هم
نزشتا به دریا ببینی چقدر
چشم خیسه و تر شده گونه هم
چهل سال
برای تنفس نرفتم به صد
نخواستم ترهم کنن واسه من
تو حاکم شدی برزدی دستم و
دلم رو بریدی و سوخت آسه من
یه عمر دارم از خودی میخورم
نزخم زبون
نیزه برزدی دستم و


نیزه بی بدیل
تجبب نکن وقتی دیدی منم
یه روزی به ساحل زدم بی دلیل
یه چیزای کوچیک و خیلی زریف
میتونه دلیل تباهی بشه
جهان حتی میتونه واسه نهنگ
به اندازه یه تنگ ماهی بشه
سکوتم مضاعف شدم واسه تون
ببینید چه قطبی توی سینمه
چقدر شعر گفتم که شاید یکم سبکتر بشم
اما بازم کمه
ببینید چه موجیزده تو چشام
یه دریا پریشونه
ببینید چه موجیزده تو چشام
عجیبه چرا دل سبکتر نشد
چرا هرچی میگم کلافم هنوز
چرا فصل پاییز من ممتده
چرا شب ادامش کشیده به روز
چرا بغز من مثل آتش فشان
مزابش رو میریزه توی گلوم
یه دنیا غریبه نگام میکنن
دیگه داره میره همه آبرون
شکار چیز زدی بسته
ولکن برو
تن خونی مالی که دیدن نداشت
نشست روی کاجی که آتیش گرفت
و غابی که جون پریدن نداشت
به تنهایی سیدت شدم روزگار
یه فوار خونی نشست رو سرم
چی گیرت میاد که نگاه میکنی
به جون کندنای دم آخرم
با لبخند تلخت به چی زل زدی
نه هنگو زدی بسته
رازی شدی
بده شنستینه که من زخمیم
و تو وارد گود بازی شدی
سرم از صدای خودم حامل است
دوچارم به کابوس
دوچارم به آل
دیگه دیگه دیگه دیگه دیگه
یه جای امنی نمونده برام
نه بیداری خوبه
نه خواب و خیال
نشستم به داقی که از هرم اون
میتونه یه دریاچه تبخیر شه
با بازار پیرم که میتونه با
محات وقتی میرخصی تسخیر شه
پر از انتقامه تو چشمای من
چشام شاهده
اینی ماجره است
نشستم تو خیزه
یه شیب نهیب
که مرد عمل
سخت و بی ادعاست
ته اوغیانوسم و میگذره
فرایند فرسای شی از سرم
گسل تا گسل تحت درد و فشار
شکستن نمیگنج تو باورم
که رفتن تهش مرگ نیست
خودم گفته بودم اینو
یادمه
ولی شهر غمگین پرخاطره
یه روز در میون قاتل آدمه
تنابش رو میداز دور گلوت
سرت رو میکوبونه هر شب به سقف
شاخاتو میبره جلوی چشات
نفس میبره اون
ندر حد حرف
میدونم نباید که افسوس خورد
ولی آب دریا گذشت از سرم
چه تزمینی داری واسم زندگی
که از ارتفاع خودم به پرم
به خرشید نگاه کرده بودم یه عمر
نمیبینه چشمام دیگه چیزی و
به شوخی گرفتم
گفتی تو جفتشیشم و
چرا واگذار کردی این بازی ها
چرا شیر رو خط کرده بودی رو من
قفص خط خطی کرده شیره نرو
یقینا تو بازی یه سر میبره
بذار بشماریم جوجه آخر
دلم سرد غندیل سرماییم
که نسمیشه خرشید سیارمون
هنوز شب که میشه خیال میکنم
من و تو نشستیم توی خونمون
هنوزم شبا وقتی که خواب بد
میبینم هراسون صدات میکنم
هنوزم شبا وقتی بارون میاد
تو اکسا یه جوری نگات میکنم
که هر کسی که خواب بد میبینم
که هر کس ندونه میلرزه دلش
که با فاصله عشق دل میبره
که میتونه هر شب خرابت کنه
نتیجش ولی دود و خاکستره
همه دلخوشیهای من واجه بود
شبا دونه دونه بچینم ودیف
یه احساس تازه فقط رو کنم
تو دنیا یه بیشتره
بی رحم تخص کسیف
شبیه هم به آتیش زیر سغال
به دنبال فرصت واسه انفجار
هنوزم میتونم نهنگی کنم
شبیه موبیدیک یه عمرازگار
هنوزم میتونی منو بشنوی
تو رادار احساس و روشن بذار
مداوم صدا میزنم اسمتو
تمرکز کن و خواهشن کم نیار
نمیدونم
نمیدونم عشق تو سرسلسل است
یا شاعر یا شعرای ریز و درشت
یا اونی که خنجر گذاش رو گلون
میخواستش بترسون ما رو نکشت
رو هم واجه صوت و صدای خودم
همین دکلمه کودتا میکنه
نهنگی که رو موج پنجاه و دو
داره جفتش و حیصده میکنه
بجز شعر که چیزی تو چند هم نبود
چرا ای ترین حالت بودنم
چهل سال دارم صدات میزنم
چهل سال در حالت سختنم
چرا شاعرا نسلشون عبتره
چرا نونشون خشک و خونیه
چرا سهم دوار پرگارشون
زیر سوزن لخت بارونیه
چی باید میخوندم که در این حال
تو از موندن الکن من از انتظار
تو گل دسته های کبوتر نشین
تو آرامش محض و من بیغرار
چی باید بخونم تسلا بده
چی میتونه از درد ما کم کنه
مگه میشه تو قهر دریا کسی نهنگی رو تیما رو مرهم کنه
با موج پریشون موهای تو
رو امواج نامرد این روزگار
تو محدوده ی شک خواب نهنگ
شدم مرد موجی ناپایدار
به جایی رسیدم امید از یکی
یه سو یه سوی دیگم قطب منفی شده
نهنگی دو قطبی که میترسه از
دروغ و خیانت و مخفی شده
دوچارم به جرفای تنهاییام
کفن پیچ عمری که برباد رفت
تو خواب و تو بیداری حتی یه شب
دلم هرگز از یاد یادم نرفت
منم اون کشیشی که یک شنبه شد
کلیسای خالیش رو افسرده دید
شراب مقدس رو نوشید و بعد
چهار بسته سیگار رو یک جا کشید
مثل ماهیگیری که بعد از یه روز
تو تورش به جزمار ماهی نبود
خودش رو تو لنجش گلاویز کرد
میدونست واسه دیگه راهی نبود
مثل راز و رمزی که لو رفته بود
مثل اسمتی که شده لکه دار
مثل اون مریضی که بعد از یه عمر
همه داروهاشو گذشتش کنار
رو هر پل که دل واپس کاغذی
هزار عشق خودکار بی احتیاط
نشستن دارن سنگینی میکنن
به من زل زدن
تلخمبهوتو مات
قسم خورده بودم که جنگل بشم
سرخسی برخسوندم هر طلوع
به پیچم به پاهای مرموز خودم

خاک بشم اتفاقی غریب الوقوع
قسم خورده بودم به بافم گلیم
به قد پاهای بابا لنگ دراز
قسم خورده بودم رابینهود بشم
به جنگم با داروغه پا دراز
قسم خورده بودم یه کاری کنم
صد افسانه از من بمونه به جا
مقدستنیم
در این قسم های من شده حرف مفت و بد و نابجا
چقدر نحس و برعکس دنیای ما
تو حل کن معمار و روح بزرگ
چرا سرخی سیب باق عدم شده سحم چنگال و دندون گرگ
نه بردم نه حتی مساوی شدم
من از وقتی یادم میاد باختم
همیشه می ریخت رو سرم سازه هام
می لنگید چیزایی که می ساختم
من از وقتی یادم میاد حلقه ای
تا زنجیریا فاصله داشتم
تو نطفه می مرد و تو خاکش می سوخت
همه دونه هایی که می کاشتم
هدر رفته پیچک به دیوار سرد
اثر کرده خنجر به پهلوی مرد
شما وارث حس خوب جهان
من ارواح سرگشته ی شب نبرد
من اون شاعر لخت ی لاغبا
که احساسشو ریخته تو داریه
یه جوری به من زرب زد زندگیر
که حس می کنم شعر خدا زاریه
یه جوری به من تعنی زد زندگی
یه روزی نهنگ و یه روز آدمم
چه دریا چه خشکی چه تو آسمون
به چشمت نیومد هنوزم کمم
دوتا هفر خاموشی رو صورتم
گلالود گودال بارونیم
به دستهای سرما ورق می خورم
چقدر سرد قلبم زمستونیم
زبون واکنم خورده شیشه فقط
به جای ترانه می ریزه زمین
عقبتر برو زخم و زیلی نشی
عقبتر برو خواهشم نازنیم
عقبتر برو طول سگهای شهر
به ویروس هاری شدن مبتلا
بگو چشمو لطفا عقبتر برو
منم در جوابت بگم بی بلا
موسیقی

Đang tải...
Đang tải...
Đang tải...
Đang tải...