دامو داموی ده بطن
سرده آموی ده بطن
جهان در آخران
در چونه به جامنان
نام جاویده بطن صابه امیده بطن
بوی خونه که نبوی خونه تو میده بطن
یه گوره نویینه بطن تنش و بینه بطن
یه باقی علاله هایه با سر بریده بطن
چونه ما واسه آجاگا میشه کادو پیت
چونه بول و نفس احممه ما میشه داد و جیغ
میشه ترسناک میشه درد میشه هالوین
وقتی ریشه ها رو بلنک کرد ریشه ها رو چید
جه انتخاب بین بد یا بدتره
میشه انزه و بین سر تا برچه
یه جهنمه بین چند تا برزخیه
سر سفت و سینه سر تا سرد درد
لال شدن همه ترس نفس
سبس شده تو سینه ها مگه هست نفس
سسنافه مونو بریده هم و ستم
از اول نمیشه تا روزی که زندم نجنگم
امدی نبودی ببینی رو ما فاجعه بارید
خوبه نیستی ببینی هالا ما به چه حالین
عذاب و نون و آزادی مناسل ما میشه
دستبنده سنگین رو ساید باییک
نه نمیمونه تو گلو با از امدت بیل فرا
نمیمونین تا اول به درباشت بیلباسی
نمیگه اطمینه گاب خنزده باشت سینه ها
به آخرش میره باز بردقه میشه با کینه ها
نوازش و سخون و با تو نداره سهیست
تره همیتر و حشت زیر نقابی به اسم دین
خودسان و گرماشت داره بدتر میشه
به فکر چی قصد و زیر تجاوزی
ترقبا بی بسم دین
محمد نمک به زخمم نزن
به اول یمن به چپم وطن برقززس
و حرم محسوس فقط شهرم خفص خستس و تن
تنایت شما رو هرکی دید یادشه
وای به حال دینی که این دین دارشه
اونی که میخواد صدا مسیر ایستا بشه
برو بش بگو ناجی تازه بیس سالشه
لال شدن همه ترسن فست
افسد شده تو سینه ها مگه اصلا نفست
اصنافه منو بریدم وسطم از اول
نمیشه تا روزی که زندم نجنگم