روزایی که اسمشم نپرس
سلامتی همه عرض پریدناش
توف تو پیکی که هیچ وقت به عشق من نخور
آه! چجوری دستاشو محکم میگیری
اون که روزای خوب تو با هاش کلن میچینی
ببین هنوز دخل و خرجم یکی نی
ولی منم همون دیوانه یه طخصم میبینی
فقط اون روزاوا میخوام ببین خودتون نمیگن
اصلا فکر نکنین یه درست هم خواهت تو ببینن
گذشتم گذشتم میفهمی بومبست یعنی چی
تو ترکیدی نیاز این ایموجیتو بگیرن
شده نبینتت بزنی خودتا
قیده همه رفیقات آتیش بزنی دارتا
شده بدونی و بروش نیاری
پای خیانتش به اون کوچه بزنی خودتا
چرا پوشی خاموشه بگو جریان
چیه نیستی بدون تانگا کل شرخ خالی
وقتی بدون من با اون لب دریان بوله
جایی نداره دستای تو تو دست هم بیگه
چرا بوشیت خاموشه چرا منو نمیبینی
الان پوش خطتم چرا منو نمیگوری
مگه نمیبینی درم وصف همه چی
سرنگ چشم زخ شده نبوده چرا نمیگمینی
نمیشه عاشقت مو نمیشه فکر نکن به
اونی که رفتم با از خیالم در نکم در
نمیشه زندگی کرد بدون منو
چشماتو چشماشو بستم و خاضراتو برنه کردن
نمیشه عاشقت مو نمیشه فکر نکن به اونی که رفتم با از خیالم در نکم در
نمیشه زندگی کرد بدون منو چشماتو چشماشو بستم و خاضراتو برنه کردن
بوی اتره تو یادم نمیره رفتی جای صابونه نهار و شامم یکیشه
بوی اتره تو دیوونه میکنه اون که قیده تو میزنه بازم آدم نمیشه
کدوم از این چیزا تغصیر من بود یا نوع لباس پوشیدن تصمیم من بود
یه بار شدش بگی شاید بدمونم ها ارکی بگه دوست دارم ملان تشمیگی منظور
منم مثل تو هم بد سیا پوشیدم قد از این شبا داشتم از این سختی ها کشیدم
منم مثل تو هم یکی یه روزایی اشق منو ندید منم از این تلخی ها کشیدم
چرا به همه چی شک میکنمه؟
تو عرف نسن همه چیو درک میکنمه؟
چرا من رو به یه چشمی بینم؟
باسه یه لفمنون چرا هم مثل سک بیگامه؟
چرا گوشید خاموشه بگو جریان
چیه نیستی بدون تنگا کل شرخ خالی؟
وقتی بدون من با اون لب دریان بوده
جایی نداره دستای تو دستان بیگه
چرا گوشید خاموشه چرا منو نمیبینی؟
حالا پشت خطتم چرا منو نمیگیری؟
اگه نمیبینی دلم بسه همه چیزه
اینگه چشم سرخ شده نبوده چرا نمیگمی؟
نمیشه عاشقت مون نمیشه فکر نکد به
اونی که رفتم و از خیالا دل نکنده
نمیشه زندگی کرد بدون اون چشاتو
چشاشو بستم و خوازهاتو بل نکرده
نمیشه عاشقت مون نمیشه فکر نکد به
اونی که رفتم و از خیالا دل نکنده
نمیشه زندگی کرد بدون اون چشاتو چشاشو بستم و خوازهاتو بل نکرده
یکی از همه چی بد سیر شده
که تو آینه با خودشم درگیر شده
یکی به روزای قبلش میخنده
میفهمه میجنگه بد پیر شده
من اون روزامو میخوام
الان خودتو نمیگم
چقدر آرائش داریم
میخوام خودتو ببینم
خوش باشی واسه همین رفتم
چهار تو هل لفت مثل من فاخش داره تو بگیرم
خدا رو شکر
منم این روزا ردیفم دارم کم تر شده از اون آدم ها چدیدم
خدا رو شکر مشغولی تو ها منم از قص میخندم حالم رو نبینم
بشین بز کن ببین رد شد
همون روزایی که دوست داشتی بیاد
الان چه خبره دوستات چی میخان
اگه پشیمونی دوست داشتی بیاد
چرا فوشید خاموشه بگو جریان
چیه نیستی بدون تانگا کل شرخ خالی
وقتی بدون من با اون لب دریان
دیگه جایی نداره دستهایی تو تو دستان
چرا فوشید خاموشه چرا منو نمیبینی
الان پشت خطتم چرا منو نمیگینی
اگه نمیبینی دلم واسه همه چیز
سرنگه چشم صحب شده نبوده چرا نمیگینی
نمیشه آشغت مونم نمیشه فکر نکرده
اونی که رفتم و از خیالم دل نکرده
نمیشه زندگی کرد بگی نمیشه چشاتو
چشاشو بستنم و خاطراتو دل نکرده
نمیشه آشغت مونم نمیشه فکر نکرده
نمیشه آشغت مونم نمیشه فکر نکرده
نمیشه زندگی کرد بگی نمیشه چشاتو
چشاشو بستنم و خاطراتو دل نکرده
چهارلود مبرک
به سات فکر سنم
تمزیم
هزن
بابا محمود