یه میز یه کافه من و تو اولین بارنشستی رو بروناشناختم به تنگادلم میگف نترسخود توش به سبار انکار میکردمهتو دلمه ی اصراریه حسیبم میگفهمه چی درستهنمیشه خنده هاشعر و ست قصهعرفات صدا چشادلم رو میدوزدیای کاش ولی دلم هنه با تو میترسیهمیشه همینه کهدیر میفهمیدلتو میدی برهبعد میفهمیمیفهمی جایی تو دلش نداریولی نمیشه کنارش بذاریهمیشه همینه کهدیردیردیردیردیرهرچی تو سرف و موندماون دروخاتو خالی کردیبسم بودچوبه سادگیمه خوبهقمبو بیسدهبل کردم اتورفتم زو نه نهیا اینجا واسه تو جانیشرمندهتو ته خوبی هاییمن و من گندهبی همه چیزم و همه چی داریشرمندهمن از اون آدم و یه داغنمو بدردهشرمندههمیشه همینه کهدیر میفهمیدلتو میدی برهبعد میفهمیمیفهمی جایی تو دلش نداریولی نمیشه کنارش بذاریهمیشه همینه کهدیر میفهمیدلتو میدی برهبعد میفهمیمیفهمی جایی تو دلش نداریولی نمیشه کنارش بذاری