سش شفرک هیرون و بیقرار از اون گلای باب
گرفتش از اون پیدای پنهون از هر کسی صراح
می گفت
مستمه
عطری رایای
کشنه
عشق و زیبایی
قلبم از شوغی سرشار
می گفتن گلا با خنده به شفرک
عشقه چه عاشناست
توجود گلا سطر و غشنگی
عشقی اینجا پیش ماست
عشقی بی همتان با دلش همراه هر جا بیتابه از عطریان
بیش حرزن او به عجح آسم ابا الحمارو رسید
Christians
Chinese
HEY YOU
said
ra
position
said
قرباز کن, قرباز کن شفرک
یک قزش تو رسید به نور امید
شفرک, شفرک
قرباز کن
شفرک
ولی اون عشق و عطر دلنگیست
بشته دیواری از سنگ و خاره
شفرک برای دیدن یا دیگه راهی انگار نداره
یا باید عشق و از دل برونه
یا باید نکذره از رو دیوار
بره بالا با بینه خواهیز
تا عشق تا آج دیدار
شفرک و دوبه آج آسمو نرسیم
قرباز کن, قرباز کن شفرک
یک قزش تو رسید به نور امید
شفرک, شفرک قرباز کن
یشه فرزد و به آج آسمو نرسیم
قرباز کن, قرباز کن شفرک
یک قزش تو Rickید به نور امید
شفرک, شفرک
قرباز کن
شفرک
شپارک
شتار زدبه او جا سنو نرسیش
شپارک
یه گذشتو بسیار بینو ده او بریش
شتار زدبه او جا سنو نرسیش
تار با سکون
شپارک