این بار شوخی نیست
نگیر جلو روح
فهمیدی من میرم
ای...
بگیری دستامو
میگی عوض میشم
فرصت میخوای از من
شرمنده من دیگه
ای خیلی ازت خستم
خیلی ازت خستم
من خیلی ازت خستم
شما رو راشن کن
این آخرین باره
یه دل سیرنگابت
خدا نگه داره
چیزی نگو دیگه
دعا کن این برام
دعا کن بعد از این بس تو فکر تو درام
نه مور بگیره تنم
این زرفان که میشکنن
این بوی خیانته ای دیگه نه تو نه من
فساد و فینا بوده این همه عادت منم مثل تو از تنهای دلگیرم
میمیرم ولی هر جوری بشه این بار تغاسه جفتمونو از تو میگیرم
با این که پیر شدم نپای تنها
تارا کشتم تو هر گریه تو هر خطره
تنا چیزی که میمونه ازت اینجا
یه چند تا تاره مو و بوی اون اطره
همه جور سختم و ساختم
بازی رو باختم ندیدی
مثل پرنده یه شب هوایی شدی پریدی
تو خودت فاقست شدی که من تنها برام تو جبی رحمی
یه روزی میفهمی که بودم مراد الان هنوز داقی نمیفهمی
شما رو راشن کن
این آخرین باره
یه دل سیرنگابت خدا نگه دارت
چیزی نگو دیگه دا کن این برام
دا کن بعد از این از تو فکر تو درام
گر بی گیره تهام
این سرف ها که میشکنن این بوی خیانته دیگه نتونم
دیگه نتونم
ساد و فیره بوده این همه عادت منم مثل تو از تنهایی دلگیرم
میمیرم ولی هر جوری بشه این بار تغاسه جفتمونو از تو میگیرم
با این که پیر شدم به پای تو اما
تو را کشتم تو هر گریه تو هر خطره
تنا چیزی که میمونه ازت اینجا
یه چند تا تارمو و بوی اون اطره