،
توی کهکشون
قمع بود و نگاهی روبه آسمون
با چشم خسته
قلبی شکسته
باز پرشده قلبش از گناههان
باز میگه قماشو با ستارهان
طاقت نداره
چشم انتظاره
شبایه با هم بودن گذشت
دیگه بر نگاشت
ستاره آی ستاره
از آج آسمونه
به
بوتا مشنبن نامه ربونه
چرا باید بمونن
آنها اونا که بودن آمری همدمه ما
شب بود و ستاره توی کهکشون
قمع بود و نگاهی روبه آسمون
با چشم خسته
قلبی شکسته
باز پرشده قلبش از گناههان
باز میگه قماشو با ستارهان
طاقت نداره
چشم انتظاره
شبایه با هم بودن گذشت
هر کسی را دیگه بر نگاشت
ستاره آی ستاره از آج
آسمونه به
بوتا مشنبن نامه ربونه
چرا باید بمونن
آنها اونا که بودن آمری همدمه ما
ستاره آی ستاره از آج آسمونه به بوتا مشنبن نامه ربونه
چرا باید بمونن آنها
اونا که
بودن آمری
همدمه ما
ستاره آی ستاره از آج آسمونه به بوتا مشنبن نامه ربونه
چرا باید بمونن آنها تن خواهی تنها اونا که بودن آمری همدمه ما
Đang Cập Nhật
Đang Cập Nhật