دیگه نخندید دلم کسی مست به من نچسبید
چلا بخشید که چشمه من ازت دید
یک چیزی عشق نمی کنم
امروز فردا است که سکت نمی کنم
به هر کسی تکمی کنم
ولی یه بابه دیگه به تو فکر نمی کنم
یک چیزی عشق نمی کنم
امروز فردا است که سکت نمی کنم
به هر کسی تکمی کنم
یه شبه قصرفتم تناشی
دیدم حالت خوبه
دو صبح اون شب مردم چند باری
دو کی تو خوابت بوده
بی می رفتی سمتت برگردم
به شادت کردی
و مزد بیزارم دل تنگم
بگو چی کارم کردی
شاید تق با تو بود
شاید فاق بدن
شاید زندگی جفتمون رو به هم می زدم
ما خواستیم و نشد انگار نبود موقع شاد
یه شب تموم شد قصمون اون شبیه اصاب نشاد
اینجوری بی
یک چیزی عشق نمی کنم
امروز فردا است که سکت نمی کنم
به هر کسی تکمی کنم ولی یه بابه دیگه به تو فکر نمی کنم
یه چیزی عشق نمی کنم امروز فردا است که سکت نمی کنم
به هر کسی تکمی کنم