نگاهم از نگاهش تا جدا شو
یها زربه هوا شد
لكن داست بن safi
زربه هواسts quit
مانبخش ها word
نمیشه
خاب کار خداهست
بلاد کنن
بخشم بync
خداس می دونم
تا که دست من از دست استفاه شد
یه ها سربه هوا شد
یه ها سربه هوا شد
نگاهش رو دیدم که بی با پا شد
یه ها سربه هوا شد
یه ها سربه هوا شد
سربه هواست میدونم خیلی بلاست میدونم
میخوام دل بیکنم نمیشه پار کار خداست میدونم
سربه ہواست خیلی بلاست
میخوام دل بیکنم نمیشه کار خداست میدونم
نگاهم از نگاهش تا جدا شد
�هاثر به حفاظ شد
نمی دونم چطور شد که بالاشد
یهاざربه حفاظ شد
ذربه حفاظ می دونام
پیلی بلاس می دونام
می خوم دل به کنم نمی شه
جا کارخداست می دونم
ذربه حفاظ می دونام
پیلی بلاس می دونام
می خوم دل به کنم نمی شه
کارخداست می دونام
قسمم می ده به عشقی که داره
می گه با هیچ کسی کاری نداره
می گه حس هسودیه که تو زنها
مرد همیشه از زندر فراره
از دنبادی نویمو
عشق تو شده بلای اینجور
نبودند یه درده
بودند رن
چرا میره تو جلم بردی
گاشه ای تو
سر به حواظ می دونم
خیلی بلاست می دونم
دل بکنم نمیشه
کار خداست می دونم
سر به حواظ
خیلی بلاست
دل بکنم
نمیشه کار خداست می دونم
Đang Cập Nhật
Đang Cập Nhật
Đang Cập Nhật