رفیر
می دونم که هستی کنارم همیشه
اگه جنگ شه اگه پاندمی شه
دنیا رفیر
رفیر
به حال تو باشی آدم کم بیاره
اگه حتی از آسمون غم بباره
یه دریا رفیر
یه وقتهای دنیا
جوری نامیزونه که آدم حیرون میمونه
خیالی ولی نیست اگر که رفیقی پیشت باشه شونه به شونه
از اینجور رفیقا رفیقای لوتی رفیقای باشخ و مشتی
مثل کوه بشته تا اگه سیل نو هم بیاد پیشتن مثل کشتی
از اینجور رفیقا رفیقای لوتی رفیقای باشخ و مشتی
مثل کوه بشته تا اگه سیل نو هم بیاد پیشتن مثل کشتی
مروزایی که اونزام قراشمیش بود و تیره
هوا ما داشتی یادم نمیره
تاره درسته یه دنیا میخوامه
دمت گرم سلطان
فدای مرامت
رفیق یادت زندگی تلخ و نامهربون بود
دلم از همه جا با هر چیز این دنیا خون بود
حواست به هم بود رفیق بودنت انگاری هدی از آسمون بود
از اینجور رفیقا رفیقای لوتی رفیقای باشخ و مشتی
مثل کوه بشته تا اگه سیل نو هم بیاد پیشتن مثل کشتی
از اینجور رفیقا رفیقای لوتی رفیقای باشخ و مشتی
مثل کوه بشته تا اگه سیل نو هم بیاد پیشتن مثل کشتی
از اینجور رفیقا رفیقای لوتی رفیقای باشخ و مشتی
نسه کو باشت اگه سیله نو هم بیاد پیشه تن نسه کشتی
از اینجور رفیقا رفیقای روتی رفیقای باشق و مشتی
نسه کو باشت اگه سیله نو هم بیاد پیشه تن نسه کشتی