پرونه ها می پرن
همچین و همچون
رها می شند تو حوا
چرخون و گردون
روی گلاو می شیند
یواش و آرون
نقشای رنگ و برنگ
روی پراشون
آفتابه گرم می تابه روی باله اونها
آروم آروم می خوابن روی برگه گلها
مورشه ها رو می بینن روی صند و چوبها
خمیش شاخ کشوه بسوی اونها
حالا با هم می کوبین پاها رو زمین
دست می زنین تو حوا بالا و پاهی
قدم قدم را
برین نرم و پا برچین
شکل و اداب درارین همچین و همچین
دوستامون را تک به تک پیدا کنیم زود
براس به چپ نگا پا کی بود کی نبود
رو پنجه ها و بپریم مثل یه خربوش
چقدر کارا و بلدی شعایی مصفت کشد
