دلزی دستم برده هند اما نمیدانم کی برد
دلزی دستم برده هند اما نمیدانم کی برد
غمزه برخب رو اشارت میکند در روبه چشم
غمزه برخب رو اشارت میکند در روبه چشم
عبرو به ما مطاب که ما دل شکستیم
خاکی ستره ام برخی آتش نشستیم
خونه نکرده ام و کسی را نکشتیم
خونه نکرده ام و کسی را نکشتیم
بد کرده ام که عاشقی روی تو گشته ام
بد کرده ام عاشقی روی تو گشته ام
بد کرده ام و کسی را نکشتیم
بد کرده ام و کسی را نکشتیم
داره تناز از من گناه جدیده
پس خانم برامد چون ها بویی رمیده
وای از من کناره میگشت بویا مره ندیده
او کنان بزرگ چاده
مکرده ها بیدیده
منیز و هست قفایش رفتم چنان دویده
منیز و هست قفایش رفتم چنان دویده
منیز و هست قفایش رفتم چنان دویده
منیز و هست قفایش رفتم چنان دویده
منیز و هست قفایش رفتم چنارد شورده
منیز و هست قفایش رفتم چنان دویده
منیز و هست قفایش رفتم چنان دویده
منیز و هست قفایش رفتم چنان دویده
منیز و هست قفایش رفتم چنان دویده
منیز و هست قفایش رفتم چنان دویده
منیز و هست قفایش رفتم چنان دویده
منیز و هست قفایش رفتم چنان دویده
اوی از شوق بوسه کردم وانگه ده پشت پایش
چون مرغی نیمه بسمیل در خاک خون تپیره
آیا یا نگار تناز خز من گناه چی دیره
پس خانم بر آمده چون خواه و یره
موسیقی
موسیقی
ای آنگر نظاره
موسیقی
موسیقی
PYM JBZ
PYM JBZ