دورگ خوشک درختا
درد پاییز میگیره
بارون نم نم مکارون
روی جالیز میگیره
دیگه سبزی نمیمونه
همه جا برگای زرده
دیگه برگا نمی رخصم
رخص پاییز پر درده
گرمی دستای من کم شده دستاتو بده
دستای سرد منو گرم بکن
باد پاییز سرده
آفتابه تمبل پاییز دیگه قلبش سرده
بازیه هم رو به خرشی من آروم کرده