عزیزم آدت همه
به چشای تو بیا
بکشی دست نوازش
رو سر تنهایی هم
بسه شاد معلومه که
خسته این حس خودم
با همین دست ها میام
عشق و تو فاک می کنم
نفس نفس می میرم
بیا نصار حریبشه
با اینها تصفیرم
شبایی که ستارمی فانوز ها بی تثیرن
بسامو محکم تر بگیر که دارم از دست میرن
نمیخوام پر بکشم
وقتی تو این قفص توی
واسه زنده موندنم
مهم تر از نفس توی
بله دردونه ی من میخوام جلوم قد بکشی
میدونی دق می
کنم
اگه تو پش مورده بشی نفس نفس می میره
بیا نصار حریبشه با اینها تصفیرم
شبایی که ستارمی فانوز ها بی تثیرن
دستامو محکم تر بگیر که دارم از دست میرن
نفس نفس می میره بیا نصار حریبشه با اینها تصفیرم
شبایی که ستارمی فانوز ها بی تثیرن
دستامو محکم تر بگیر که دارم از دست میرن