اما اصلا صدا مو میاد
حلیفه
یکی ازم پرسید اینهایی که میخونی به حقیقت
بهش گفتم
من بازگر نیستم
من مستانت سازم
میدونی که
حس می کنم که حالا نبودتنت بتره
آره آره
با این که رفتی نیستی اون یوزا میگذره
حس می کنم که با تو تنهاییم بیشتره
بیشتره
یادم نمیره اما این یوزا یه آخره
یوزا یه آخره
حس می کنم که هرچی فاضه پده پس دادم
آره پس دادم
فکر می کنم به چیزایی که با تو از دست دادم
از دست دادم
حس می کنم که میشه تنهاییم زنده بود
رفتم و دیگه پشی مونم نمیشم من از کارم
هی چه خبره دور برداشتی
گرگ زیاده گوصن جاشنی
تو که نمی دیدی بهتر از خودم
من همونیم که یه روزی دوستم داشتی
هی چه خبره دومت کن می دی
همه خاطرات توخ به شد دیدی
باختم و دادم هلا دور دور منم
چی داری که جفشیش نشون می دی
هی خودتو نزن به اون را
کسی دنبالت نکرده خود خواه
همه چی که مال خودت بود نه
کی بود خودشو تو اون وزای بدن نشون دار
جف نده کسی و دورت نگیر
خوب باختم ات من تو بهتر می کن
مثل اونا نشود که وزن خاطره برچی
سلامتی اون که خود ای زمین
شاخ همیشه شاخه بری شاخ می شکنه
اون که صبح نراره مثل باد می گزه
تجمیل می بینی باسه من راه بیشتر
یه روزی اوسکار می گیره اون که بازی کره
فکر میکردم با من هم فاز بود
تقصم و ناخرم باز
نه هنر پیشم نه کارشو بلدم
سلامتی اون که مستند ساز بود
اسمی کنم که حالا نبودنت بتره
آره آره
با این که رفتی نیستی او این روزا می گذره
آهان آهان
اسمی کنم که با تو تنهایی هم بیشتره
بیشتره
یادم نمیره اما این روزای آخره
همیشه ویداد پاکس بودم
ویداد پاکس هم میمونم
سشت خدا ما اعرافی کنم نه
ولی انو خیلی راه هست خیلی مونده
تنظیم
حسن بابا محمودی
مرزی هم هست