تمام آشقا به هم رسیدن
تمام آشقا به هم رسیدن باقبونا
میوهاشونو چیدن، نقاشاشاه کاراشونو
کشیدن، اما هنوز من اینجا با
تونجا
سهراها قرق لطف بارون شدن رویاهای رنگی،
فرابون شدن، خیلی کسا لیلی و مجنون شدن، اما هنوز من اینجا با تونجا
موجا همه راهی دریا شدن، کابوسه شبونه رویاه شدن، دراعه بسته همشون
وا شدن، اما هنوز من اینجا با تونجا
پرنده ها به آشیونه رفتن، قصه ها دونه دونه دونه
رفتن، آواره ها همه به خونه رفتن، اما هنوز من اینجا با تونجا
ستاره های کمسو پرنور شدن، هرچی بد و بدی، همه دور شدن،
سنگا و شیشه ها با هم جور شدن، اما هنوز من اینجا با تونجا
هرچی سیاهی بود، همه سفید شد، چشمای خسته، خونه امید شد، دوری
شبونه رفت و ناپدید شد، اما هنوز من اینجا با تونجا
اینو نه اعتراضه، نه شکایت، نه قصه، نه ترانه، نه روایت
ما هر داشقیم
تا بی نهایت میرسه این خبر به گوش دنیا
میبینم ات
تو هر نفس
تو هر آه
تو خنده ستاره گریه ماه فقط یکم مونده به آخر راه
تا منو داری نمیمونی تنها
ما از همه لیلی و مجنون ترین
اشخوا با هم تا آسمون میبرین
محال از قرارمون بگذرین
چشماتو وا کن به نگاه فردا
میرسه این خبر
به گوش دنیا تا منو داری نمیمونی تنها
چشماتو وا کن
به نگاه فردا اما دیگه من اینجا و تو اینجا