موسیقی سردرد
سردرد یعنی فکرهایی که
تونا خدا با هم مرور میشه
سردرد یعنی زنده هم اما
آرامش از دنیا هم دور میشه
دنبال ردی از خودم مستم
تو آینه هایی که پره از خاکه
دروخه رو دوست دارم چون
گاهی حقیقت خیلی ترس ناکه
گاهی حقیقت خیلی ترس ناکه
کلافم مثل اون شیری
که با بنده توی آتیش
مثل وقتی که چیزی رو
نیاز داری و گم کردیش
شبیه کسی که همیشه
بدوارده واسه سادگیش
کلافم مثل اون شیری
که با بنده توی آتیش
مثل وقتی که چیزی رو
نیاز داری و گم کردیش
شبیه کسی که همیشه
بدوارده واسه سادگیش
من یک تزاده بی سرانجام
ترکیبی از عشق و ترف فرم
روزا نمیشداسم تو رو شبا
تو خاطر را دیگه
من یک تزاده بی سرانجام
ترکیبی از عشق و ترف فرم
روزا نمیشداسم تو رو شبا
تو خاطر را دیگه
احساس سیری میکنم هر آن
از بس که بازها مبلیدم
تنهای از من آدنی ساخته
که توی کاروتم نمی دیدم
کلافه
مثل میشیری
که بابند توی آتیش
مثل وقتی که چیزی رو
نیاز داری و گم کردیش
شبیه کسی که همیشه
بدابرده واسه صادقیش
کلافه
مثل اون شیری
که بابند توی آتیش
مثل وقتی که چیزی رو
نیاز داری و گم کردیش
شبیه کسی که همیشه
بدابرده واسه صادقیش