سرد رو این داختی پایین جباب سر بالا میدین
چقدر به من توعده فردا و پس فردا میدین
مگر نمیدونی با ما فاصله عجل کمه
چرخ و فلک حسوده و دشمن جون آدمه
بگو به من عزیزم چیه هرک خسابه
لبات شیرینه اما چرا تلخه جبابه
لبات شیرینه اما چرا تلخه جبابه
اخمت و اکون که پسندیده نیست
بخند که لبای تو بوسیده نیست
کنش میدونستم که تو سینین بدن دلت این دنیا جرفگاره چیست نگو دیگه
در رو نمیخوام نگو این تو رو پیشت نمیام
تو میگفتی براد میرم
من از تصدیرم
بگو به من عزیزم چیه هرک خسابه لبات شیرینه اما چرا تلخه جبابه
لبات شیرینه اما چرا تلخه جبابه
سرد رو امداختی با این جباب سر بالا میدی
چقدر به من تو وعده فردا و پس فردا میدی
مگر نمیدونی با من فاصله اجل کمه
شرخ و فلک حسود و دشمن جون آدمه
بگو به من عزیزم چیه هرک خسابه
لبات شیرینه اما چرا تلخه جبابه
لبات شیرینه اما چرا تلخه جبابه
اخما تو بکن که پسندیده نیست بخن که لفهای تو بوسیدنی
کنش میدونستم چطور سیمین بدن دلت تو این دنیا جرفتار چیست نگو دیگه
سراله میخوام نگو این تو رو پیشت ببینم
تو میگفتی براد نمیرم حالا میگی من از بسیرم
بگو به من عزیزم چیه هرک خسابه لبات شیرینه اما چرا تلخه جبابه
لبات شیرینه اما چرا تلخه جبابه
لبات شیرینه اما چرا تلخه جبابه