PYM JBZ
سفته زیر خاک تیرا
کم تو دلت پلاک و استخون نداری
انقدر ستار تو تن تست که دیگه
بس کمی از خود آسمون نداری
تحت دلت نلرز حرف جنگ میشه
من مگه مردم مگه تو جوون نداری
من جای تو حرف میزنم و رژس میخونم
تو منو داری فکر نکن جوون نداری
من خاک بیابون خشک تو رو
نمیدم به هزار و تا بهش اشکن اون قلمی که ازت
ارچی به غیر خوبی نقشت تب کنی میمیرم
سرمه جفت چشام میکنم خاک کف پای تو رو
یه روز از این گله گرگ تقاس زخمای تو رو
سرمه جفت چشام میکنم
آخه من کجا برم که عطر قرآن باشه
خونه یعنی جایی که پرچم ایران باشه
کجا برم که مادراش مادن غیرت باشن
که بچه شیراش انگره مست شهادت باشن
من خاک بیابون خشک تو رو نمیدم به هزار و تا بهش اشکن
اون قلمی که ازت ارچی به غیر خوبی نقشت تب کنی میمیرم
سرمه جفت چشام میکنم خاک کف پای تو رو
یه روز از این گله گرگ تقاس زخمای تو رو سب کنی میگیرم