میگفتی که بودم مهتاب تو شبهاد
از تو دلگیرم
تو از من دل باریدی
شدی سرگرم دل بستن
از تو دلگیرم
میگفتی که خاطر خامی
نبوده شسم این خواستن
از تو دلگیرم
همه میدونن هنوز آشقتستن
همه میدونن نبودی دل نبستن
همه میدونن که من آشق خستن
همه میدونن گرورم رو شکستن
سبوری کن شاید برگشت تون عشقن بغض من حالا
شاید من یادشو افتادم یا باز تنها بشه فردا
تو رفتی غرق شادی یا منم مردم توی غمها
خیالی نیست شیار من شاید تنها بشی فردا
همه میدونن هنوز آشقتستن همه میدونن نبودی دل نبستن
همه میدونن که من آشق خستن همه میدونن گرورم رو شکستن
همه میدونن هنوز آشقتستن همه میدونن نبودی دل نبستن
همه میدونن که من آشق خستن همه میدونن گرورم رو شکستن
Đang Cập Nhật
Đang Cập Nhật
Đang Cập Nhật