خودتو زدی به خواب چجوری
ببو بیدارت کنم
دارم ما پر شد اسسایه بعد نزا بیمارت کنم
نزا بیمارت کنم
دلخوری اخمد تو هم
یه جمله نمیشه عرفات رو هم
خوابیدی روه تو من بیدار قفل برفا کنم
دوست داشتم باشی نری
همه آره اما منو بازی ندی
نمیدیدم کاری شبی تا خرسر با تو عرفازی پرید
دو تا ردی که از گذشته زنو کندیم بریدیم از زمین
دوری هنوز هم تمی شدم هنگی آدم هایی دمدمی
شبی اونای که متنفر بودی هرچی حلوم شدم تو مقصر بودی
آره تو مقصر بودی تحصیل داشتی رو مثل همسلولیم
عتاق چند متری و در و دیوا
تو که گفتی دارت باره میخوای منو چیکار
دیگه صبح نمی کنیم همو بیدا
عزیزم میری برا اما به امیده دیدا
دیگه نمیشناسم تو رو ولی بدون
جایی پیدا نمی کنه کسی شبیه ما
چی باقی ما ندان اصاسی که بود بین ما
سیدان جهاز ها فقط ویرونی ما
فقط ویرونی ما
هسمه بازی خوردی هر جا رسیدیم گفتن شانسی شدن
دلم اونقده پره میگه زندگی بده کاش میشد دید
بد بودی بد شدن لج کردم رایتو سد کنم
سرو نمی شد جمع کنن حیف من رو تو دابه شک شدم
بولم پرواز نمی دیدی پستی ها رو چقدر ناخون بکشم این دردیو ها رو
شدی عروسه که دسته ایکی دیگه میگه دور کن از خودت منفی ها رو
بعد تو قدم زدم فقط این میش مردم ته سیگارامو
بعد تو سناریا هفتش تو بودی میبسی دست و پاهامو
خودت من دریبه با چجوری به بومی دارد کنم
آره تو موقع سر بودی تحصیل داشتی رون مثل همسلیولیم
نزد بیمارد کنم
نبس ستوژیو