Nhạc sĩ: Mahan Bahramkhan | Lời: Mahan Bahramkhan
Lời đăng bởi: 86_15635588878_1671185229650
ازا از این درد و برم
بعد تو من در یا نمیرم
فکر می کردم خوبه نمشون
اما انگاری واقعی هم
اما انگاری واقعی هم
ای گوله های برفی
بیب سرد و خست نره حرفی
دیده و باید پاک کنن اروی تقویم
که این خوب می شه این مغز زخمی
یه رو دوزه هم بودیم ولی حالا سمیم
کاش نصر شب مست مونی بودم که بهش اکس می دی
کاش بودم آدمی شب خیش
اما بهش می گی انقدر که همه چی تاریکه
روشن نمی شه با کبریتی زندگی
الان تلخه نه باست همینم سیک می ری
تیک تیکی دیزی چون با حرف پر نمی شه کم بودا
پیک و میری بالا میگی مزه نداد کم بودا
تو تو بقلش و من تو اغمه سروم و غل
غلبه گیره مغزه میگه تا اون وصف دلو بکن
سروم و بعد بشک و گریه تنهایی
و حاله بعد حاله بعد ساله بعدم
مثل غریبه ها اک نارم میشی ره
میشی سنگ شمارم و داری سیف تو گوشی تو نزدی سنگ
منم که لحظی ره غم ولی تو یه دل سیر بخم
این بوله های برفی بیب سرد و خست نره حرفی
دیو باید با کنن روی تقریم که خوب میشه این مقص زخمیم
یه رو دوزه هم بودیم ولی حالا سمیم
خیلی وقت نیستی پیشم لنده قلبم گیره قلبم پیش دیوونه میشم
اتفاقم داشتم بهت فکر میکردم دیشم
باش کی بودی و میشوندی آبه رو آتیشم
که هنجای من دستش روی شمت
بگو لبای کی میرسه روی گنت
بگو دیوونه کن و زاو سوز روحم
دیگه نمونده جونی که بشه من بمونم
یا هر کاری کردم برا کم بودش
مهم نبود خوش حالت کنم از روح اشق
یه رو فکر میکردم من واسه خودم میخوای
فهمیدم همهش که اشق بوده مهم تشکوله
نه دیگه نه نمیکشم
زیاد شده سیره چشم تطور اسم جوتنم
هم میشه یه لک یه رو اشقم بودیم رو اکسم
باید بکنم این شد تا یه قسم شدی که با تو خاطر است
همه گوشش یه جا عشق و گرگه یه جا بوست است
زدی رو دست نداره ای بیم نیمونن نفس توی سینه هم هرچی بین مونه است
ای گوله های برفی بیب سرد و خست نره حرفی دیو باید پاک کنن روی تقویم
که ای خوب میشه این مغز زخمی یه رو دازه هم بودیم ولی حالا سمین
خیلی وقت نیستی پیشم منده قلبم گیره قلبم پیش دیوونه میشم
اتفاقم داشتم بهت فکر میکردم دیشم
باشکی بودی و میشوندی آبه رو آتیشم
ای گوله های برفی بیب سرد و خست نره حرفی
دیو باید پاک کنن روی تقویم که ای خوب میشه این مغز زخمی
یه رو دازه هم بودیم ولی حالا سمین
موسیقی