باید اون شب خیلی بیشتر
میگرفتم بغلت
اگه اینو میدونستم
که قرار آخره
من ساده ندونستم
میری که دیگه نیاید فکر میکردم
واسه بارون که گونهات تره
تره و رور من و مرور دوتا خاطر کاشته
روی دیوار و طاقم چای اکسه چای ماشته
سر به زنگای دلم تو دلمو خالی کردی
تو همون بودی که یک روز واسه من گریه میکردی
مانو ببر به اون روزا که خیلی دوست هم داشتی
اون روزی که گفتی یکی مثل منو کم داشتی
منو ببر اون شبی که سر تو روشونم بود
زیره یه سخت نبودی ما بغل تو خونم بود
بغل تو خونم بود
تره و
رور من و مرور دوتا خاطر کاشته روی دیوار و طاقم چای اکسه چای ماشته
سر به زنگای دلم تو دلمو خالی کردی
تو همون
بودی که یک روز واسه من گریه میکردی
ارشیاز
توهید ایران خواه