چی بای جنگ بسن من
می توان آرومت کنه
اون لحظه های آخر از رفتن پشیمونت کنه
درگیرم از این شر سر این کوچه های بی عموم
بخصی به من پیک می کنی دس می کنم بزراه دو
گرشوه
گریا
مونتو
سویر دوچاوی مردا با
اسمی لباسا کمتکا جدش سوا
شدتو دکا
بکتو
پیدا
بکنم لمایزی اسر تنیا نویر
دزان
روش بی چوا با بش خیمه رزیدوی
دزان
روش بی چوا
با بش خیمه رزیدوی
یه!
الله الله! بگی بی جیگم زن چه بگی خیلی
نامت بو با قرمین خوشویست سا
وقتاک شدید بچائی بذار
خوشویست خوشویست خوشویست
نمی توی اون حوا دکا
دست بناسر اون دلم
نمی توی اون حوا رکا
عزیزم بر توی دلیمه
همشون که زور بیر دکا
برای دفتری
نیام رو سوا ببینید
لسر فرای دفتری نیام رو سوا ببینید وعد زور بانگا که چه هیچ نبیر نباند
بس بانا اون دزانم خواه نبیر نامینم بس بانا اون ببینید
دزانم خواه نبیر بین بانا اون ببینید
نمی بادا اون
نپایما اون نتسکینی دردم نادرد
نازاون ممشو سربراو کاملی حلوی
لوروشا که توروش دوی گلوم خوش نازانم کمایل بکیم
اون دلام فر لبیر نا خود بروا
تبیم با
جگه تومگر کمیا
خود بروا
حکیم با
دلگیرم لاد اساون شارعی گریانی زورم تا کردون
منقتر صادق
بش کشتر خواشم بی سار
Đang Cập Nhật
Đang Cập Nhật