حمیر خافز
ارنجمنت و نیامین ولی نجار
دون که با خودت هم سر احساسش نداری
چطور خواستم ناسه من تو آرامش بیاری
اگه قلبم شکسته خودم تغصیر کارم
بدون بیچه انتظاری دیگه از تو ندارم
مقصر تو نبودی خودم تغصیر کارم زیادی خوب بودم که دارم بد میارم
مقصر تو نبودی خودم اقرار کردم تو رو بزار دیدم تو رو تکرار کردم
...
این بود یه روز حالت عوض چه
همه حرفای تلخت بیمنظور و غرب از چه
ولی هر بار بدتر دلن خون شد از عشقت
خودت دیدی که قلبم چه داون شد از عشقت
مقصر تو نبودی خودم تغصیر کارم زیادی خوب بودم که دارم بد میارم
مقصر تو نبودی خودم اقرار کردم تو رو بزار دیدم تو رو تکرار کردم ...