ببین
میشه یه خواهشی ازت بکنم
میشه دیگه نه یای
میشه؟
خونه خسته از یه چایی چند روزه مونده روگتری
من راضیم به دیدنه تو از دور از چند متری
و این که بعد ازت برم
ببین منو کم توقعم
بیا بشین جهارو بس کنیم داد بزن تو رو بد بقل کنم
دیوار زدن میون من با تو آدم ها بد پسند
من ارکیه ها که ناز کردم یه روز یه چک سد رفت
همیشه چوب صادقیم و خوردم همه جونم و نارفیق ها بردن
توی خودم مسیرم و هفت سردم این نفس ها مشقی من مردم
هیفه تو، هیفه عشق ما شدی دوست داشتن ایترین اشتبا با
این که میدونم چقدر عوض شدی هنو موندم پشت در چشمبراد
میشه نه یای میشه ازت خواهش کنم
باید تهمونده ی خاطرها تو چالش کنم
این روزا میگذره ولی شبه رو چی کارش کنم
میشه نه یای میشه ازت خواهش کنم
باید تهمونده ی خاطرها تو چالش کنم
این روزا میگذره ولی شبه رو چی کارش کنم
شد یه بار چیزی بخوای نبگم
نکه نبخشن دل خورم یکم
وقتی تنابودم لای آدم هم
یه خبر میگرفتی تو دست کم
تو رو روی چشمام نگه داشتم ولی کوره چشمام
چقدر بخشیدم روی اجبار برورت نشود توی فکرام
میشه نه یای میشه ازت خواهش کنم
باید تهمونده ی خاطرها تو چالش کنم
این روزا میگذره ولی شبه رو چی کارش کنم
میشه نه یای میشه ازت خواهش کنم
باید تهمونده ی خاطرها تو چالش کنم
این روزا میگذره ولی شبه رو چی کارش کنم