PYM JBZ
بازم اون روزای خوب پرزد و رست
میمونم تک وسط حسرت و دست
باز از اون زخمای تلخ میچه که عشقای من
از دل و دست های من میباره ام رای قلب
تو داری دور میشی و میری از دنیای من
نمیگردم تو خودم میگه من دنبال ترس
نمیخوام من مخورم قرص های برد
نمیجنگم دیگه من دنبال ترس
دیگه با صبح های سر
میخوام این بار بکنم بندار و قط
باز پرواز خوب باید قلب ها رو کند
شاید این کار بکنه دردام و کم
بوده بیره همیشه قانون جبر
دو کنیسی اخزده کانون تن
به خیالت که برام آسونه نه
آره خالی میمونه
جا توی تخت
وقتشه در بیام از زندون شک
یه غریبه که شده مهدون شخص
باسه زخمام تا ابد محیومه تن
آخه این شعر رو ازش یابونه زک
I can't find you
Leave my own time
I won't take you
Don't even think about me
I'll be with you
I'll be with you
Don't even think
Don't even think about me
I'll be with you
بختی نمیتونم بود حرف بزنم
باید واسه خاطره ها قبر بکنم
تو که نفهمیدی حتی قهره منم
نمیخوام بذاری دیگه سر به سرم
بختی نمیتونم بود حرف بزنم
باید واسه دلم بشم دست به قلم
میخوام بزنم امشبه قلب خطر
آرزده هوای پرواز
به سرم
رسیده آواز سفر
I can find you
in my own time
I won't keep you
out of my mind
I can't tell
my body
I won't call me
and I'll be
but I won't be
and I'll be
but I'll be
برم اخی نمیتونم با تحرف بزنم
باید باسه باید باید باید باید
خاطره ها قرد کنم
تو که نفهمیدی حتی قهر منم
نمیخوام بذاری دیگه سر به سرم
وقتی نمیتونم باید حرف بزنم
باید داست دلم بشم دست به قلم
میخوام بزنم این شب قلب خطر
پاره زده هوای پر باز به سرم
میخوام این بار بپرم
موسیقی