از عشق تو بیمارم متازه
به عکس خیرم دنیای منی چرا هر روز
قریبه تر میشم
با فاصل دوستم داری من از عشق پریشونم
جوابمو نمیدی چرا دردت به جونم
نه جایی مونده
برای رفتن
نه نایی مونده برای موندن
برای موندن
نه حال بدم رو
دیگه میفهمی
نه
حالی برای موندن بس گه تو بیره می
تو دریای چشای تو سپازدم
قرغ می شدم و بازم تو را
صدا زدم
تا آخرین لحظه که جون داشتم
حواسم پی ساحل بود هنوزم دوست داشتم
نه جایی مونده برای رفتن
نه نایی
مونده برای موندن
برای موندن
نه حال بدم رو
دیگه میفهمی
نه حالی برای موندن بس گه تو بیره می
تو زدان د retrouve
کیشتین
منbek