پرم من از خیانته ی جنگ
و گریه های گم تو اصر سنج
تو میشنوی صدای آوارم و
صدای انقلاب دلهای تنج
دوباره آسمون میونه دود
دوباره خنده ای که نصفه موند
صدا بزن ببین زنده هم
کسی در اون سخت هم زنده بود
صدا بزن ببین زنده هم
حجوم زخم سر بریدم
حوای درد طاقت تنم
من آتشم که داق دیدم
صدا بزن ببین زنده هم
حجوم زخم سر بریدم
حوای درد طاقت تنم
من آتشم که
داق دیدم
یه
باروت رقصون و مونده ای
گره خورده به موی تا خورده ای
صدای التماس بیگناهی هم
جنازه ها رو پای دار برده ای
شبیه خاطرات فسودم
شبیه کودکی که تیر خوردم
یه بمبه هسته ایست تو بوغزهای من
که سمی و خمر و آلوده هم
پرم من از خیانته ی جنگ
و گریه های گم تو اصره سنگ
ای صدای آوارم و
صدای انقلاب دلهای تن