تو دنیای من را برهم زدیش
دیگر از من گذشتی را مدیش
میدانم گناه من چه بود ماهلم سهمه که بود
این غم چرا پایان ندارد
عاشق شدنم قصه دیبان شدن بود
این پیل در اندیشه پروان شدن بود
تقدیر دلم بعد تو فیران شدن بود
عاشق شدنم قصه دیبان شدن بود
این پیل در اندیشه پروان شدن بود
تقدیر دلم بعد تو فیران شدن بود
ای که مرا خاله این قصه که شاندی
آخر این قصه نماندی که نماندی
چشم تو با عشق دلم را عاشنا کرد
رفتی ندیدی که غمت با من چها کرد
عاشق شدنم قصه دیبان شدن بود
این پیل در اندیشه پروان شدن بود
تقدیر دلم بعد تو فیران شدن بود
عاشق شدنم قصه دیبان شدن بود
این پیل در اندیشه پروان شدن بود
تقدیر دلم بعد تو فیران شدن بود