موسیقی باید موسیقی باید موسیقی باید
چند وقت نیستم و ساعت کنتره
رگبار غمها به قلبم تانتره
چند وقت گیجم و منگم بی هوا
چند وقت آشوبم خوبم بدم
رسمن یه مجنون زنجیری شدم
نه حال و روزم نه ساز و سوزم خوشه
انگار یه چیزی گم کردم
که نیست راهی نمونده
و هیچ دری بسته نیست
یه بغز سنگی داره منو می کاشه
آشق شدم انگار دیوونه تر
از هر بار یک حالیم بی تترار
آشق شدم
آشق شدم انگار دیوونه تر
از هر بار یک حالیم بی تترار
آشق شدم
از هر بار یک حالیم بی تترار
آشق شدم انگار دیوونه تر
از هر بار یک حالیم بی تترار
گاهی می خندم بی هیچ بحونه
گمونم انگار شدم دیوونه
می شم یه ساعت به آین خیره
یه ها دلم می گیره
اصلا نباسم به دور و بر نیست
می رم یه چند روز ازم خبر نیست
هزار تو حرفه نگفته مونده
که جون به لب رسونده
آشق شدم انگار دیوونه تر
از هر بار یک حالیم بی تترار
آشق شدم
آشق شدم انگار دیوونه تر
از هر بار یک حالیم بی تترار
آشق شدم
از هر بار یک حالیم بی تترار
چیزی بران جز دل و پسی نیست
انگار یکی هست اما کسی نیست
با چشم بیدار می خوام به خوابم
من چقدر خرابم
تو جمعم اما بازم غریبم
به چشم مردم خیلی عجیبم
دنبال چیزی همش می گردم
به کی بگم درده
آشق شدم انگار دیوونه تر
از هر بار یک حالیم بی تترار
آشق شدم
آشق شدم انگار دیوونه تر
از هر بار یک حالیم بی تترار
آشق شدم
آشق شدم
آشق شدم