تا الان شده تو زندگیت
دلت بسه خودت صنگ میشه؟
من خیلی وقت دلصنگ خودم
میدونی که
تو چشماس به دره
من سرتر شدم
تو خوب بودی ولی
من بدتر شدم
تو اصاس میشدی
اتا رو لباس تنم
دیگه حسن مست نمیدی بگی برگرد گلم
نگاه کن خستم
دیگه مثل اون روزانیست
بهت فکر نمی کنم
نه حسن اون روزانیست
ببین هنوز اون اخلاق بچگی ما دارم
اما یخ زده دلم انگاه اشقه اون روزانیست
نه اکس همو ببین
نه صدا همو گوش کن
هرچی بین ما گذشت تو هم برو فراموش کن
اون آدمی که دیدی من نیستم نگه
میره جواب مثل تو رو با نیشخن میده
تو میدونی باختی
یه دیبونه ساختی
تو بدونی کاش کی که هستی
نه سویه دیبونه ساختی
یه خاطر کاشتی تو دلی که باختی
ما با هم ساختیم اون روزارو باختیم تو هم
من رو شناختی که آره دیگه یه آدم عذبی هست
من شیر پیرم که ود زخمیم
درگیر پهی ود بختیم
دیگه از صبح تا شب پچکت نمی کنم
دیگه حرفا تو دلت نمی مونم
همه رو که زدی تو که می گفتی
ولت نمی کنم بی خیال باش خب چون من دیگه پیت نمی مونم
حرصت تو دادی خورسمم خوردم چی بگم دیگه بهت نمی دونم
بخن بولن بولن بی خیال شو بخن گولن تو هم خواهی تر بشی
خوب بودی می خواهی آلی تر بشی هر جا رد بشی اسمم اونجا هست
دیگه نمی تونی واسه مشرم بشی بگو تو خستشی خستگی همو زیر زمین در کرد
تنها هم ولی نمی گم برگرد
تو می دونی باختی یا دیوون ساختی؟
تو بدونی کاشتی که از این عصبی یا دیوون ساختی؟
یه خاطر کاشتی تو دری که باختی؟
ما با هم ساختیم اون روزارو باختیم تو هم
من رو شناختی که الان دیگه یه آدم عصبی هست
میکنم که بهت نمی کنم
چی بگم که بهت نمی کنم
چی بگم که بهت نمی کنم
همه چی خوبه
دلت واسه زیبانه بازی هم زنگ شده نه
همه من دلم واسه زنگ نشده
به سات پکس
تنظیمشم صبح نابه