PYM JBZ
مبتلا به بیقراری
گریه های پشت گوشی
مثل بچه ای که خیده
میشه بشینی فروشی
مبتلا به بیقراری
کشف من بی تو محاله
مازه کوره حلزونی
من یه شیرینی یه ترشم
مثل پرتقال خونی
تو بیا تلسمو بشکن
و سه هامو نقطه چین کن
من آقا به یه ترس و شرک و پا
من به یقین کن
به تصابه گریه کردم
تو بیا مخزمو بشکن
پیچک سمی خاطره
تو از
پیچک سمی خاطره
روزشته بکن
تو بیا تلسمو بشکن
و سه هامو نقطه چین کن
من آقا به یه ترس و شرک و پا
من به یقین کن
موسیقی
ساعت ها رو په کردم
رو تنها به انتظارم
بی تو با خودم قریبم
از خودم پاسه دارم
بی تو با خودم قریبم
بی تو با خودم قریبم
بی تو با خودم قریبم
ای تراشم لحظه هامو
شکل تندیس علاقه
امپراتوری میسازم
عشق توی اتفاقه
امپراتوری میسازم
امپراتوری میسازم
امپراتوری میسازم
موسیقی
موسیقی
موسیقی
موسیقی
موسیقی
موسیقی
موسیقی
موسیقی
موسیقی
و نقطه چین کن
من آقای ترس و شرک
و پابنده یقین کن
اتصاب گریه کردم
تو بیا بخسم و بشکن
هیچکه زمین خاطرم
تو از گذشته بکن
و بیا تلسم و بشکن
و سپام و نقطه چین کن
من آقای ترس و شرک
و پابنده یقین کن
موسیقی