آخه یک نفر خسته مو تنغاماد
آخر بغض من پیش دلت جامع
بینی تو آدم صابع نشدن
من دیگر آشق نشدن بایی هوای مرا
خیف که ما جرای خم نشدیم
ما برای خم نشدیم برودی تو جان مردام
بخونیم
فرفر کردم بله باقی برودم را
پادر دستان تو با سطر تنها
تنها کشتی دل غرق
نگاهت شد
که رفت از یاد من غمهای این دنیا بر بر بر
غمهای این دنیا بر بر بر
بر بر بر قسمت تو
ورفته ذیو
چه خزانه بدیست فهارمن
نکند ببری از یادم
چه کنم ندهی بربادم
دل تو نرسید به فرگادم
پرپر کردم بله بابه غروبم را
دستان تو باشد دلتان ها
چلان کشتی دل قربه نگاه شد
چه رفت از یاد من قمعه این دنیا پرپر کردم بله
در دستان تو
در دستان تو
چلان کشتی دل قربه نگاه شد
چه رفت از یاد من
قمعه این دنیا