حالی یک روز نه یک روز
مشینی خود بخود
من گورش من کجانم
لکتو قای خانم بود
هسبیمه کتنکی دوستمه داشت جانی ما
در دیلم زخم ما فرموش کرد منوشت
شادی هات مال خودت پشت جانم
مرا کوشت تو را که دیدم جانم خودم شدم فرموشت
تو نستی دیگر جانم چیکنم با این دیل شکستم
مرا مونده رفتی در نیمارو پود تو پای بازتم
ميدونم تا تا نیستی ایما خدا دور کدا نیکی ما
نتا نیستم در رود گب ما زده کی بگوم ایما تا نشد دور
ما به تجده ایران نمیکدم تصابور
گفت بدم یارمی سالی و نستای بزه بشت
و ساری میکد مرا و بخند فیره پشت
پای دلی صدت با ارکت بود روخش
پای ارنامه دیدم بر تو عاشق نمشدم
دیگرم بردن سی بای زمانه یادی اورم نمانه
سیدن بلاش شدم مرچویک یار روانه
پینشین باره در کنارم ای
آرام میشه جانم بر تو من سیری دیلم
گویم که تو چیزه نمانه
دنی سمه یا والده قطع نمیمونه
نمیمونه دیلم مرا چونم بود برده ای
من دنی با اسونه
با اسونه
رفتی تا میخم بود مرا کشتا
گپایی نا تا موماناشی دا گفتا
خوش نیودی گاو خوشتا
مامشینم مجاد کدا ناوش نیگا زادا گوشتا
خیفا میگی چیم اگه دیل بشمونه
پاچیموی یالو بیلده تا
باید نمیدونم دیلمه دنیستم که تا نمیمونیم خیط
گفتی نمیتونم ترا کدا فراموش
نگیب خیفتانه استیکو
مخلصم ترا تو قاوی گیرم در غوش
بیره خودمه دنیستیکو
یکی مگذارم ای باری تا
نبینم ترا که خدیدی گاری تا
تومشیده ای رومولی ساری تا
بری قبض ساری اون نتفتن ساری تا
ای وایه میکنم اتا بسوم
نکی خلاده داروم ای لروم
و مرا نمیفمان زراری خدشا و رسون درمان
ای کدک مرا و کدلیگا یکم چی رمزنه کتنه
سخته پراشیده و میخمه
ایو دنمه یا وهمون که گفتن
که گوشتا بدم یارمی سالی و نستایی بزه بشت
ساری میکد مرا و بخند فیره پشت
پای دلی صدا باور کد با دروخش
پایید نمیدیدم بر تو عاشق نمیشدم کشت
دیگر تکی دومت مانتونی در نظرمونت نتون بزرگ
ميدی گارت یکم در دیگر نمیشم یارم