ĐĂNG NHẬP BẰNG MÃ QR Sử dụng ứng dụng NCT để quét mã QR Hướng dẫn quét mã
HOẶC Đăng nhập bằng mật khẩu
Vui lòng chọn “Xác nhận” trên ứng dụng NCT của bạn để hoàn thành việc đăng nhập
  • 1. Mở ứng dụng NCT
  • 2. Đăng nhập tài khoản NCT
  • 3. Chọn biểu tượng mã QR ở phía trên góc phải
  • 4. Tiến hành quét mã QR
Tiếp tục đăng nhập bằng mã QR
*Bạn đang ở web phiên bản desktop. Quay lại phiên bản dành cho mobilex

Зиндагӣ

-

Đang Cập Nhật

Sorry, this content is currently not available in your country due to its copyright restriction.
You can choose other content. Thanks for your understanding.
Vui lòng đăng nhập trước khi thêm vào playlist!
Thêm bài hát vào playlist thành công

Thêm bài hát này vào danh sách Playlist

Bài hát зиндаги do ca sĩ thuộc thể loại Country. Tìm loi bai hat зиндаги - ngay trên Nhaccuatui. Nghe bài hát Зиндагӣ chất lượng cao 320 kbps lossless miễn phí.
Ca khúc Зиндагӣ do ca sĩ Đang Cập Nhật thể hiện, thuộc thể loại Country. Các bạn có thể nghe, download (tải nhạc) bài hát зиндаги mp3, playlist/album, MV/Video зиндаги miễn phí tại NhacCuaTui.com.

Lời bài hát: Зиндагӣ

Lời đăng bởi: 86_15635588878_1671185229650

هیچ کس در زندگی زور مداری من نشود.
جس خدا و مادرم حاجت براری من نشود.
غم بخوردم ده برابر مادری من غم بخورد.
غیر
مادر، هیچ فرده غمگساری من نشود.
لحظه ای دارندگی بگانه با من خش بود.
خش در تنگ دستیم خشود تباری من نشود.
دستی جانی گفتم و او بسدا در توی بود.
همصدای ناله های قلبی زاری من نشود.
زندگی گوین دارد برخود شور و شرار پس چرا در زندگی
شور و شراری من نشود؟
به براری ها
مرا دیوانه و سرگشته کرد.
در تعجیبم چرا هرگیز براری من نشود؟
بد نمی بینم کسی را
شاهید از پروردگار.
می کنم اندیشه؟ هیچ کس دوستداری من نشود؟
هر کسی در افتخار است میزند پی وستلاف.
من ندارم هیچ لافه.
افتخاری من نشود؟
در سفر
دیدم شکست و ریخت ها و ماجرها.
هر سفر بر من بجوز سوز و غباری من نشود؟
هر سر سال بحار آمد و گردید خزان در دل فصل خزانی من بحاری من نشود؟
کشتی من غم باده گردید در دل پرشوری
من و در اغا شادی برکشتوکاری من نشود؟
در خماری آرزوها خامتم گردید خم، آرزوهای جگر سوز
در خماری من نشود؟
گرچ قلبم پور از محرو وفا و باوری چون
تهی دستم یکان کس انتظاری من نشود؟
از کناری من همه کردند فیرار در زندگی غیری
غصه، آشقه اندر کناری من نشود؟
بابه های پنج و چار مکتبی خورسن
بودم، حاصل در زندگی از پنج و چاری من نشود؟
روزگار را شادیهای دهر بخشت زینت غیری علم در روزگاری من نشود؟
در ازای جمعه یاران هم ازا گردیده
ام، در ازای من کسی در اعتباری من نشود؟
کربجانی من سیتم کردند
بیندشگان، بر کسی فکر و بد و فکری نقاری من نشود؟
روز و شام چون زومتستان است امره بحری
من، شمعی همسوزه بر روز و شامی تاری من نشود؟
عارضو دارم سخنگویم بمردی راهی
حق، بر درویه خواهشی گفت و گزاری من نشود؟
یک دلیو و مهربانی ای خدا پاینده بعد غیریمردی و وفاداری شیاری من نشود؟
بخت یارت بعد ای مردی خدا محکم پوری،
شکر میگویم اگرچی بخت یاری من نشود.

Đang tải...
Đang tải...
Đang tải...
Đang tải...